جامعه پذیری و کجرویهای اجتماعی

نویسنده:

عوامل موثر در کجرویهای اجتماعی

جامعه پذیری دارای جلوه های گوناگونی است که در سراسر زندگی انسان بر او تاثیر می گذارد . انسان در فرایند جامعه پذیری از طریق کنشهای متقابل اجتماعی ، ” شیوه راه رفتن و گفتن ” را یاد می گیرد و به تدریج به کسب تجربه های مختلف می پردازد .

در  واقع ، جامعه پذیری کیفیتی است که در نتیجه آن آدمی شیوه های زندگی در جامعه را یاد می گیرد ،شخصیتی کسب می کند و آمادگی آن را می یابد تا به عنوان عضو رسمی جامعه شناخته گردد .

در این میان ، کارگزاران یا عوامل جامعه پذیری ، نهادها یا سایر وضعیتهای ساختاری که جامعه پذیری بویژه در سالهای نخستین زندگی در آنها رخ می دهد ، دارای بیشترین اهمیت هستند . در جامعه های نوین ، خانواده ، مدرسه ، گروه همسالان و رسانه های گروهی به واسطه قدرت و تاثیر پیوسته ای که در کجرویها دارند ، از اهمیت ویژه ای برخوردار است .

جامعه پذیری

جامعه پذیر کردن در خانواده

خانواده ، اساسی ترین نهاد ” جامعه پذیر کردن ” کودکان ، بویژه درسالهای حساس اولیه زندگی است.  خانواده ، تحت شرایط صحیح کودکان را آماده می سازد تا تواناییهای بالقوه خود را شناسایی کنند و به عنوان افراد بالغ نقشهای سودمندی را در جامعه بر عهده گیرند .

کودکان در فرایند جامعه پذیری در خانواده ، امر ونهی والدین ، تقلید و همانند سازی را که مهمترین را که از مهمترین شیوه های انتقال ارزشها ، هنجارها و سنتهای اجتماعی  است ، یاد می گیرند . در حقیقت در خانوادده است که کودکان می آموزند که چیزی درست و چه چیزی غلط است و چه چیزی خوب وچه طبیعی است که خانواده در طی نخستین  سالهای زندگی کودک بر اثر تماس نزدیک و دایمی با او ، نقش قابل ملاحضه ای در شکل گیری شخصیت رفتاری وی دارد .

محیط گرم و دوستانه خانواده که در ان پدر و مادر و اعضای دیگر خانواده ، دارای روابط خوب و صمیمانه ای هستند ، معمولا کودکانی سالم ، با شخصیتی مثبت و فعال بار می آیند که باز تاب عشق و علاقه خانوادگی را به صورت کار و کمک به دیگران نشان می دهند . بر عکس ، خانواده از هم پاشیده و زندگی در محیط های آلوده و منحرف کننده ، عدم مراقبت دقیق والدین و بی توجهی آنان به امر تعلیم و تربیت فرزندانشان ، اساس کجرویها را در کودکی پایه گذاری می نماید که این امر در نوجوانی با شدت و حدت ظاهر می گردد .

در نتیجه پژوهشی که از 800 کودک بزهکار به عمل آمد ، معلوم شد ، که 65 در صد کودکان مجرم دارای اختلاف نظر و ستیز وجود داشته است . در تحقیق دیگری که بر روی 200 نفر از جوانان  25 – 20 ساله در دو منطقه ایران متمایز از نظر پارامترهای اجتماعی ،  اقتصادی و مقایسه آن دو با یکدیگر با استفاده از متغیر های مستقلی چوون : کنترل والدین بر رفتار فرزندان ، رضایت فرزندان از خانواده ، روابط کانون خانواده و عدم تعارض با اعضای خانواده به عمل آمد .

پژوهشگران به این نتیجه رسید که در هر دو منطقه ، رابطه مستقیمی بین روابطی که در کانون خانواده می گذرد و کجروی جوانان آن وجود دارد . در مقایسه با دو منطقه ، منطقه حاشیه نشین به دلیل آنکه تعارض های درونی کانون خانواده در ان بالا بود ، گرایشهای بیشتری به کجروی در بین جوانان آن وجود داشت .( سبزه ای ، 1372 )

علاوه بر تعارضها و اختلالهای خانوادگی ، کانون سرد و بی روح و عاطفه خانواده نیز اثرات نا مطلوبی بر کجروی فرزندان دارد . یافته های محققان از کجروان در بسیاری از نقاط جهان نمایانگر آن است که تعداد زیادی از کجروان در دوران کودکی از نوازش مادری و محبت پدری محروم بوده و همواره از این کمبود رنج برده اند .

روان شناسان و روانکاوان برای روابط مادر و فرزند اهمیت بسیار قائلند و می گویند :

مهمترین عامل بزهکاری جوانان محرومیت از داشتن مادر است ، ولی در پژوهشی که توسط رابرت اندری (1960) به عمل آمده نکته جالب این است که روابط پسر با پدرش نیز به همان اندازه در شخصیت او مهم است .

این پژوهشگر در مطالعات خود درباره 80 بزهکار نوجوان به این نتیجه رسیده است که کودک در حال رشد با وجود برخورداری از محبت مادر انتظار دارد که از جانب پدر نیز به همان اندازه محبت ببیند . کودکی که خود را سالهای متمادی با نظر منفی می نگرد ممکن است به تدریج نه تنها نسبت به او احساس دشمنی کند ، بلکه این امکان نیز هست که بعد ها دشمنی او به جامعه نیز تعمیم یابد .. ( کواراکیوس )

این مطلب را هم ببینید  از خانه تا جامعه تنها یک گام:مدرسه!

جامعه پذیری  و کجروی در  مدرسه

نخستین محیطی که کودک بعد از خانواده وارد آن می گردد ، مدرسه است . مدرسه به خاطر تدوین وظایف و حقوق افراد و انتقال ارزشهای اجتماعی با وسایل موثری که برای کنترل اجتماعی در اختیار دارد یکی از مراکز مهم ” اجتماعی کردن ” فرد تلقی می گردد .

یک سلسله هنجارهای رفتاری وجود دارد که انتظار داریم افراد در جامعه بزرگتر خود را با آن هنجارها تطبیق بدهند .

در جامعه کوچک مدرسه نیز هنجارهایی از قبیل وجود دارد . گاه کودکی که در جامعه و در خانه ، از قانون تبعیت کامل می کند ، ممکن است در مدرسه رفتار انحرافی دا شته باشد و بعضی از والدین با دریافت گزارش رفتار  فرزندان خود از مدرسه کاملا” متحیر می شوند .

از طرف دیگر ، جوانی که در مدرسه خوش رفتار است احتمال دارد از لحاظ برخی از جنبه های رفتاری در جامعه بزرگتر منحرف یا بزهکار باشد . از این رو ، مفهوم ” کجروی ” مفهوم نسبی و تابع زمینه ( زمینه اجتماعی و مناسب گروهی )  است .

باراباراووتون می گوید : بسیاری از بزهکاران در طول سالهای تحصیل از مدرسه غیبت غیر موجه می کرده اند و همچنین این احتمال وجود دارد که ” بخش فوق العاده بزرگی از آنها ” به خانوادهای از هم پاشیده مختلف تعلق داشته باشند . به طور کلی ، از لحاظ تندرستی بدتر از افراد غیر بزهکار نیستند ، ولی  پیشرفت تحصیلی آنان احتمالا کمتر بوده با این حال ، بسیاری از کجروان در مدرسه خوشنام نبوده اند .

البته ممکن است این بد نامی از پیشداوری معلمان که مربوط به اطلاع آنان از بزهکاری این افراد بوده ناشی شده باشد . از این رو عوامل موثر در بزهکاری به جای انکه ساده باشند ، پیچیده اند و اگر علت قانون شکنی فقط ارثی یا محیطی نباشد ، ترکیبی از عوامل یا علل زمینه سازی است که موقعیت مناسب و فرصت مقتضی را برای کجروی یا بزهکاری  فراهم می کند .

جامعه پذیری  گروه همسالان

پس از خانواده ، از گروه همسالان به عنوان دومین عامل جامعه پذیری نام برده می شود . معمولا کودکان متعلق به این گروهها از موقعیت و وضعیت نسبتا مساوی و روابطی نزدیک برخوردارند و به موازات رشد خویش زمان بیشتری را به خود اختصاص می دهند . با افزایش نفوذ گروه همسالان ، نفوذ والدین رو به کاهش می رود . اکثر نوجوانان ترجیح  می دهند اوقات خود را با همسالان خود بگذرانند

عضویت در گروه همسالان در نخستین بار کودکان را در فرایندی قرار می دهد که بیشترین میزان جامعه پذیری به صورتی نا خود آگاه و بدون هر گونه طرح سنجیده ای در آن انجام می پذیرد . در نهایت ، کودکان می توانند معاشران و دوستان خود را انتخاب نموده و بر مبنایی برابر با سایرین به کنش متقابل بپردازند .

گروه همسالان بر خلاف خانواده و مدرسه کاملا حول محور منافع و علایق اعضا قرار دارد . اعضای این گروه می توانند به جستجوی روابط و موضوعهایی بپردازند که در خانواده و مدرسه با تحریم مواجه است ، و به این ترتیب سعی می کنند از نفوذ این دو نهاد مهم بر خود جلوگیری نمایند و نقشها و هویتهای متمادی ( و غالبا غیر مجاز ) را مستقر سازند .

تاثیر گروه همسالان در دوره بلوغ به اوج می رسد ، یعنی دوره ای که این گروه سنی طبق سلیقه ها ، نحو پوشش ، اصطلاحات ، نهادها ، ارزشها و قهرمانان خود آماده شکل بخشیدن به یک خرده فرهنگ متمایز می باشد ، گروه همسالان از طریق اعطای پاداش یا انتقاد و تحریم ، در قبال همنوایی یا نا همنوایی اعضا با هنجارهای گروه تاثیر بسیار نیرومندی را بر رفتار و شخصیت اجتماعی آنان اعمال می نماید .

این مطلب را هم ببینید  نقش مدیران در پیوند خانواده،مدرسه و جامعه در ابعاد مسایل دینی،اجتماعی و اقتصادی

بنیانهای اجتماعی کجرویها

جامعه شناسان ، کجرویهای اجتماعی و ناهنجاریهای شخصیتی را زاده ناسازگاریهایی می دانند که بین فرد و جامعه یا در درون سازمانهای مختلف جامعه پدید می آید . این گونه ناسازیها را می توان به دو گروه تقسیم کرد :

ناسازگاری جامعه با ارگانیسم انسانی

چنانچه می دانیم ارگانیسم انسانی در فرایند اجتماعی شده ، مجبور به پذیرش پاره ای از قید و بند هاست . البه شخص بر اثر اعطاف فوق العاده که دارد می تواند ، خود را برای تحمیلات زندگی اجتماعی آماده سازد  ، اما اگر تحمیلات و فشارهای زندگی بسیار شدید  و یا ناگهانی باشد ، بیم آن می رود که ار گانیسم انسانی را از روال طبیعی خود منحرف و دستخوش کجروی کند .

هنجارهای فرهنگی که مانع فعالیت طبیعی ارگانیسم شوند ، پیامد های نا خوشایندی به بار می آورند . در فلسفه هند اساس مکتب براهماچار پا ب پرهیز از امور نفسانی برای وصول به هدف و مهار احساسات متکی است .

مهماتما گاندی در معنای مرسوم این مکتب می گوید که براهما چارپا عبارت از کنترل بر اعمال شهوانی و در اصطلاح هندی ”تجرد در عین تاهل” است . بدین معنی که شوهر در حالی که نهایت احترام و عزت را برای همسر و حقوق او قایل است ، از توسل به اعمال شهوانی پرهیز می کند و اجازه نمی دهد دیو شهوت حتی یکبار او را بفریبد . او اضافه می کند که بیشتر پیروان این مکتب برای رسیدن به هدف ، شکست خورده اند ، دیوانه شده اند و یا ظاهر رنجوری یافته اند .

اعضای قوم ” مانو ” نیز که در گینه نو به سر می برند ، موافق هنجارهای فرهنگی خود ، عشق جنسی را پست و شیطانی می شمارند ، و فقط گاهی به منظور تولید مثل به آمیزش جنسی تن می دهند . از این رو دستخوش محرومیتها و زدگیها و اختلالهای روانی فراوان هستند ، در صورتی که بومیان جزایر ” تروبری یاند ” که عشق جنسی را با شوق و ذوق می پذیرند، به ندرت به چنان بلیاتی دچار می شوند

( اگ برن و نیم کوف )

ناسازیهای درونی جامعه

اگر در جامعه ای معیارهای ناسازگار حاکم باشد ، بی گمان اعضای آن گرفتار کشاکش نیروهای مخالف درونی جامعه قرار می گیرند . تعارض میان هنجارهای فرهنگی جدید و قدیم که معمولا در دوره های مختلف بویژه در بحرانهای اجتماعی پدید می آید و نیز اختلالات هنجاری که بین فرد و فرهنگ مسلط جامعه ایجاد می گردد ، همه از جمله عواملی می باشند که افراد را سرگشته و پریشان حال می گردانند در ایالات متحده آمریکا اختلاف فرهنگ اصلی آمریکایی با فرهنگ خاص فرقه مورمون ” اعضای این فرقه را گرفتار  اختلالات بسیار کرده است . مثلا می گساری در فرهنگ آمریکاییها ناروا نیست ، ولی در فرهنگ مورمون اکیدا ممنوع است .

از این رو بسیاری از مورمونها بر اثر ای نا سازیهای فرهنگی ، چه بسا هنجارهای خودی تبعیت نمی کنند و باده گسارانی دو آتشه از کار در می آیند .  بسیاری از مردم شناسان آمریکایی از جمله مارگارت مید تاکید می کنند که  انواع ناسازگاریها به شدت در ارکان زندگی آمریکاییان رخنه کرده و تضاد هایی را در شخصیت کودکان پدید آورده است .

خانم روث بنه دیکت مردم شناس دیگر آمریکایی نیز اضافه می کند که نوجوانان آمریکایی عموما دستخوش نوعی ستیزه روانی هستند زیرا معمولا در آستانه بلوغ با دو فشار متضاد روبرو می شوند از سویی جامعه با وساطت خانواده خواهان آن است که نوجوانان مستقل شده و از تسلط خانواده بیرون آیند و از سوی دیگر از او توقع دارند که مانند گذشته مطیع و تسلیم پدر و مادر و معلم باشند ” کارن  هورنای ” روانشناس آلمانی و پیرو روانکاوی فروید معتقد است که انسان آمریکایی خود را در کام نیروهای متضاد می یابد ، کلا از طرفی جامعه از او انسان دوستی و محبت می خواهد و از طرفی او را به فکر و عمل فردی و خود پرستی تشویق می کند .

جامعه به اقتضای تولید اقتصادی روز افزون خود ، فرد را به سوی فزون خواهی سوق می دهد ولی وسایل کافی رسیدن به این آرزوها را در اختیارش قرار نمی دهد .

نظریه های جامعه شناختی کجرویها

برخی از جامعه شناسان بر این عقیده اند که اجتماع مسئول کلیه کجرویهاست ، زیرا خود عامل به وجود آورنده آنهاست . بزهکار در واقع جز یک آلت اجرایی در دست اجتماع نیست .

اجتماع آلوده از انسانهای در ستکار و پاک سرشت ، مردمانی ناسازگار و ناپاک و نادرست می آفریند و تخم بزهکاری را در میان انسانهای سالم پرورش می دهد و آنان را برای ایفای نقشهای ناپسند آماده می سازد .

از مهمترین تبیینهای جامعه شناختی درباره کجرویها تاکید بر تعامل میان همنوایی و کجروی در زمینه های مختلف اجتماعی است . جامعه های امروزی دارای خرده فرهنگهای متفاوتی هستند و هر کدام هنجارهای خاص خود را مراعات می کنند ون ممکن است هنجارهای خارج از خرده فرهنگ خود را رفتاری منحرف تلقی کنند .

برای مثال : ممکن است بر عضو یک باند تبهکار فشار زیادی وارد شود تا برای اثبات شایستگی خود اتومبیلی را بدزدد . افزون بر این ، اختلالات زیادی از نظر ثروت و قدرت بین گروههای مختلف یک جامعه وجود دارد و این امر آنها را تحت تاثیر خود قرار می دهد . مثلا جرایمی مانند دزدی و جیب بری ، به طور طبیعی ، به وسیله افرادی از بخشهای فقیرتر جمعیت انجام می شود .

در حالی که اختلاس ، جعل ، تزویر ، زمین خواری ، فرار از مالیات ( جرایم یقه  سفیدان ) به افرادی که در موقعیتهای بالاتری در جامعه قرار دارند ، محدود می گردد . اصطلاح ” جرایم یقه بندان ” برای نخستین بار توسط ساترلند ” به کار برده شد . او معتقد بود . جرم یقه سفیدان جرمی است که توسط شخصی صاحب مقام  و کارمندان بلند پایه دولتی انجام می شود . نیز به کار می برند .

” جرایم سفید ” در سالهای اخیر در سراسر جهان افزایش یافته و این افزلیش روز افزون است ، به گونه ای که در بسیاری از کشورها ، بیش از نیمی از نیروی پلیس صرف مبارزه با آن می شود . در کشور ما ، مبارزه با جرایم یقه سفیدان در چهار دهه بیش با تعطیل شدن موقت ادارات ثبت اسناد که فرصت طلبان و جاعلان و مزوران از طریق آن به خوردن مسیلها ، کوهها و دره ها پرداخته بودند ، آغاز شد و داستان ” مسیل خوارها ” بسیار معروف بود .